ظلمی که به ۴۰۰ هزار بازنشسته مشاغل سخت و زیان آور می شود
مجتبی نوریان – چرخه نسبتا طولانی و پر از دغدغه متناسب بازنشستگان تامین اجتماعی، بالاخره در دهه اول اردیبهشت امسال به آخر خط رسید، احکام این قشر صادر شد و واریزی ها هم بر اساس آن در حال انجام است. بازنشستگان تامین اجتماعی پس از سال ها وقفه، مرداد ۱۳۹۹ را با مرحله اول متناسب سازی آغاز کردند و سپس صحبت ها، قول ها و وعده های بسیاری بر اجرای مرحله دیگری شنیدند و امیدوارانه، چشم به اواخر سال گذشته دوختند تا نتیجه اش را ببینند شاید کمکی به تامین قسمتی از هزینه های معیشتشان باشد.
اگر چه اردیبهشت ۱۴۰۰ این اتفاق رقم خورد و بر خلاف مراحل حین کار که با فراز و نشیب ها و حتی بی مدیریتی هایی توام بود در مجموع توانست رضایت نسبی آنان را در ترمیم حقوق شان حاصل کند اما مجدد همان حدود یک دهم بازنشستگانی که در مرحله اول متناسب سازی، با روح و روانشان بازی شد از حقی دیگر باز ماندند.
گویی حق بازنشستگان مشاغل سخت و زیان آور به راحتی نصیبشان نمی شود کما این که در مرداد ۱۳۹۹ نیز سازمان تامین اجتماعی از هر آن چه به سوابق ارفاقی نام می برد گذشت و سال های مد نظر را در متناسب سازی لحاظ نکرد. این بی عدالتی، صدای اعتراض ها را بلند کرد تا بدان حا که خیلی ها کم ترین استدلالشان برای این بی عدلتی، پرداخت چهار درصد مازاد بر حق بیمه در زمان بازنشستگی بود که پشتوانه منطقی داشت و سازمان، تن به اعمال چهار سی ام داد.
بدیهی است که بر اساس قانون، ۲۰ سال سابقه کارگران مشاغل سخت، باید ۳۰ سال دیده و حقوقش نیز بر همان اساس پرداخت شود که در عمل هم چنین می شود اما در متناسب سازی، همان ۱۰ سال نادیده گرفته شد. ولی کار به همین جا ختم نشد و با تداوم انتقادها و حتی شکایاتی به دیوان عدالت اداری، بالاخره تامین اجتماعی به این خواسته به حق تن داد و در اسفند ۱۳۹۹ احکام را اصلاح و معوقات آن را نیز پرداخت کرد.
حال، هم حدود ۴۰۰ هزار بازنسشته مشاغل سخت و زیان آور، خواستار محاسبه حق ترغیبی هستند که به دیگر بازنشستگان با سوابق کاری بالا تعلق گرفت و این قشر در بدو کار به دلیل در نظر گرفتن همان ۲۰ سال سابقه کاری از سوی تامین اجتماعی از آن باز ماندند و انتظار داشتند پس از اصلاح احکامشان در اسفند سال گذشته، مشمول این آیتم بشوند که نشدند!
با این حساب، محاسبه و واریز مبلغ حق ترغیب، همچنان مورد مطالبه بازنشستگان مشاغل سخت و زیان آور است و معتقد هستند به عنوان حق باید مورد توجه قرار گیرد تا مجبور نباشند چون سری قبل، راه شکایت به دیوان عدالت اداری در پیش گیرند و مجدد هم خود و هم دستگاه قضا را درگیر چرخه ای عیان کنند. از طرفی رقم مورد مطالبه و تعداد یک دهمی جمعیت این قشر نسبت به مجموعه بازنشستگان تامین اجتماعی به اندازه ای نیست که مسئولان سازمان در مقابل کار بزرگ متناسب سازی البته با وجود همه نقدهای حین کار، مقاومت و باز هم این قشر را معطل و سرگردان می کنند.